کد مطلب:134760 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:256

قیام مختار ثقفی
در سال 66 هجری، مختار بن ابو عبیده ی ثقفی به قصد انتقام از خون حسین (ع) در عراق سر به شورش برداشت.

برای این كه راز حمایت مردم عراق از ابن زبیر در ابتدای امر و سپس شورش علیه او و حمایت از دعوت مختار را دریابیم ناچار باید ملاحظه كنیم كه جامعه ی عراق در پی اصلاحات اجتماعی بوده است؛ و خواستار انتقام از امومیان و حامیان آنها، به امید اصلاحات اجتماعی و انتقام بوده اند. جامعه ی عراق ابتدا از ابن زبیر حمایت كرد، با این كه او دشمن امویان بود و ظاهرا به اصلاحات و زهدورزی و بی توجهی به دنیا فرا می خواند كه تا شاید حكومت او هر دو امر را تحقق بخشد.

اما حكومت او چندان از حكومت امویان بهتر نبود. او مردم عراق را از حكومتش بیرون راند ولی قاتلان حسین (ع) - همچون روزگار امویان - به دستگاه حكومتی نزدیك بودند. شمر بن ذی الجوشن، شبث بن ربعی، عمر بن سعد، عمروبن حجاج و دیگران همه از رهبران و بزرگان جامعه در سایه ی حكومت ابن زبیر بودند. چنان كه در سایه ی حكومت یزید نیز از چنین موقعیتی برخوردار بوده اند.


در ضمن ابن زبیر آن عدالت اجتماعی را كه مردم طالب آن بوده اند، برای آنها محقق نساخت. آنها مشتاق رفتار علی بن ابی طالب بودند. رفتاری كه بالاترین رفاه و عدالت ممكن را برای آنها محقق ساخت. مثلا عبدالله بن مطیع عدوی، عامل ابن زبیر در كوفه به مردم می گفت: او دستور داد تا به شیوه ی عمر و عثمان عمل شود. شخصی به زبان مردم كوفه به او چنین می گفت:

«... غنیمت ما به رضایت ما برده شد؛ ما گواهی می دهیم كه راضی نگردیم از این كه بخشش (معاویه - یزید) به ما برسد. و تنها در بین ما تقسیم گردد و تنها به سیره ی علی بن ابی طالب در میان ما رفتار شود. سیره ای كه در سرزمین ما جاری است. و نیازی به سیره و شیوه ی عثمان در غنیمت و ثروت و جانمان نیست؛ همچنین نیازی به شیوه ی عمر بن خطاب هم نیست؛ هر چند كه ساده ترین دو سیره بر ماست». [1] چنین اموری باعث رویگردانی مردم از ابن زبیر و تأیید قیام مختار علیه او گشت. مختار دعوتش را به محمد بن حنفیه فرزند علی (ع) مرتبط ساخت. این مسأله هم آنها را به عدالت و اصلاح مطمئن می ساخت. شعارش را هم «خونخواهی حسین» قرار داد كه این هم هدف دوم آنها را محقق می اسخت.

عبدالله بن مطیع، عامل ابن زبیر در كوفه با قیام كنندگان همراه مختار به وسیله ی كسانی كه در شهادت حسین (ع) نقش داشتند، جنگید. او به واسطه ی افرادی چون شمر بن ذی الجوشن، عمرو بن حجاج، شبث بن ربعی و امثال آنها به جنگ برخاست. این عمل خود كافی بود كه قیام كنندگان را به ادامه ی قیام و تصمیم بر پیروزی تحریك نماید.

مختار وقتی كه به حكومت رسید نسبت به طبقه ای كه در جامعه ی اسلامی در روزگار امویان مورد ظلم واقع شده بودند و در روزگار ابن زبیر نیز این وضع ادامه داشت، رعایت عدالت نمود. این طبقه همان موالی یا مسلمانان غیر عرب بوده اند. آنان وظایف مسلمانان را داشتند ولی از حقوق آنها محروم. وقتی مختار به حكومت رسید نسبت به آنها رعایت انصاف نمود و برای آنان حقوقی مثل دیگر مسلمانان وضع كرد.


این كار بزرگان و اشراف را تحریك كرد و علیه مختار موضع گرفتند و علیه او به توطئه پرداختند و بالاخره به جنگ با او متحد شدند. در رأس این شورشیان، قاتلان امام حسین (ع) بوده اند. اما آنها در این حركت هم دچار شكست شده بودند. [2] .

این شورش عامل دیگری در تشویق مختار به سرعت بخشیدن در تعقیب قاتلان امام حسین (ع) و اهل بیت حضرت (ع) در كربلا گشت. مختار در یك روز دویست و هشتاد نفر از آنان را كشت؛ [3] و سپس آنها را تعقیب نمود و بسیاری از آنان را از بین برد و هیچ یك از بزرگان آنها توجهی ننمود. از جمله شمر بن ذی الجوشن، عمر بن سعد و عمرو بن حجاج و شبث بن ربعی و دیگران را كشت. [4] .



[1] أنساب الاشراف، ج 5، ص 220 و 221.

[2] طبري، ج 4، ص 517.

[3] همان، ص 424.

[4] همان، ص 487 و 577.